فلورانس اسکاول شین تصویرگر کتاب و هنرمند آمریکایی بود که از میانه عمرش به فرقه اندیشه نو پیوست و بهعنوان نویسندهای متافیزیکی کتبی در ترویج دیدگاههای این فرقه نوشت. او در یک خانوادهٔ کهن «فیلادلفیایی» به دنیا آمد و سالیان بسیار در مقام نقاش و متافیزیسین و سخنران، نامی پرآوازه داشت و با خدمت بزرگ شفا بخشیدن، هزاران تن از مردمان را در گشودن گرهها و از بین بردن دشواریهای زندگی شان، یاری نمود. وی سالها در نیویورک، دانش الهی را تدریس میکرد. افراد بیشماری در کلاسهایش شرکت میکردند و از این راه، پیام معنویت را به بخش گستردهای از مردم میرساند. بزرگترین راز موفقیتش این بود که همواره خودش بود: ساده و صمیمی و بیتکلف و شوخطبع. هرگز نخواست قراردادی و ادیبمآب یا دارای نفوذی تحمیلی باشد. از این رو هزاران تن که نتوانسته بودند از طریق سنتهای قدیمیتر یا حتی شامختر، پیام معنویت را دریابند _یا دستکم در آغاز راه، کتابهای متعارف مابعدالطبیعه برایشان چندان جذابیتی نداشت_ به او پناه میآوردند. هرچند بسیار معنوی و روحانی بود، معمولاً معنویت و روحانیتش در پس برخورد ساده و راحت با موضوع موردبحث پنهان میشد. گرایش فنی و فرهنگستانی نداشت و با مثالهای آشنا و عملی و روزمره آموزش میداد. پیش از آنکه آموزگار حقیقت شود برای کتابها نقاشی میکرد.
چهار اثر فوق العاده شگفت انگیز از خانم شین (شین مقدس به عقیدهء من)
اولین اتفاقی که در شروع خواندن کتاب رخ میدهد این است که متوجه میشوید نمیتوانید کتاب را به زمین بگذارید.
اثر مملو است از آموزه های ذهنی فوق العاده به همراه تعداد بیشماری از مثالهای واقعی.
پس از خواندن کتاب حس میکنید هیچ چیزی در این دنیا نمیتواند شما را از پا در آورددر صفحه ای از این کتاب گفته شده برای هیچ چیز اندیشه مکنید ، بلکه در هرچیزی با دعا و شکر گزاری خواسته های خود را به خدا عرض کنید ، در هنگام خواندن این کتاب باید استدلال رو کنار گذاشت و کلا اندیشه نکرد.خانم اسکاول شین می فرمایند کسانی که برای روز مبادا و ایام بیماری پول کنار می گذارند با پای خود به استقبال بیماری می روند.